ازدواج

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۳ بهمن ۹۳، ۱۶:۵۷ - محمد
    khob bod

۵ مطلب با موضوع «ازدواج موقت :: ایات و روایات» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مدتی است برخی دوستان گیر دادند به اینکه پیامبر یا ائمه متعه داشتند یا خیر؟

و ما تا بحال به نمونه ای که از امام علی علیه السلام نقل شده در مطلب  متعه و بزرگان دین اشاره کردیم. در این مطلب نیز قصد دارم از متعه پیامبر اکرم 2 روایت از امام باقر و امام صادق علیهما السلام را نقل کنم: 

فضل شیبانی از امام باقر علیه السلام نقل میکند: یکی از یاران امام از ایشان در مورد آیه «و اذ اسر النبی...» سوال نمود. (آیه 3-5 سورة التحریم)

ایشان فرمودند: رسول خدا با زنی ازدواج موقت نمود و بعضی از زنان رسول خدا (عایشه و حفصه ملعون!) از این امر اطلاع یافته و ایشان را به فحشاء متهم میساختند.

اما رسول خدا فرمودند: متعه برای من حلال است و متعه ازدواج مدت دار است. پس آنچه را بدان آگاهی یافتید نزد خود نگه دارید...

وسائل الشیعه ج21 ص10

روایت دوم:

از امام صادق علیه السلام هم نقل شده است که فرمود:

بسیار ناپسند است در نظرم اینکه مردی بمیرد در حالیکه رفتاری از رفتارهای رسول خدا را رها کرده باشد.

از امام پرسیده شد: آیا رسول خدا در زمان حیات خویش ازدواج موقت نمود؟

حضرت فرمود بله و آیه «و اذ اسر النبی...» (آیه 3-5 سورة التحریم) را قرائت نمودند.

من لا یحضره الفقیه ج3 ص297

 

 

  • amirali alavi
  • ۰
  • ۰

متعه در قرآن

آیه ای که صریحا به متعه اشاره میکنه در قرآن، آیه 24 سوره نساء هست:

وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاءَ ذٰلِکُمْ أَن تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا

... و زنانی را که متعه [= ازدواج موقت‏] می‏کنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کرده‏اید. (بعداً می‏توانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید) خداوند، دانا و حکیم است.

 

  • amirali alavi
  • ۰
  • ۰

قبلا در مطلب متعه و عفت اشاره شد که در آیه 33 سوره نور:

وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّیٰ یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ

و کسانی که امکانی برای ازدواج نمی‌یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز گرداند.

منظور از ازدواج هر دو نوع ازدواج (دائم و موقت) است. (که از کتب احادیث و کتب فقهی این امر مسلم است که فقط یک نوع ازدواج نداریم)

یکی از خوانندگان طی نظری ذیل مطلب «پیوند کوتاه و مقدس» فرموده‌اند که یکی از دوستانشونقبول نداره که منظور از ازدواج در قرآن شامل موقت هم می‌شود و دلیل خواسته‌اند از علمای تراز اول خودشان!!! و آقای جوادی و مکارم رو نام بردند.

اسراء(جوادی) تا آنجا که بنده اطلاع دارم، تا حالا 16جلد از تسنیم‌ش رو داده بیرون که تازه رسیده آخر سوره آل‌عمران و البته گفتن که قراره تا جلد 80 بیاد بیرون.
لذا از ایشون بصورت مکتوب چیز دیگری رو نداریم.
اما جوادی مکررا «سیدنا الاستاد» رو تکرار می‌کنه و منظورش سیدمحمدحسین طباطبائی نویسنده المیزان هست. لذا اگر جوادی رو قبول داره، المیزان رو هم قطعا قبول داره.

از المیزان براشون دلیل میاریم و هم چنین از تفسیر نمونه آقای مکارم.
المیزان (و نمونه که تابع همون بوده) ذیل آیه 33 مبارکه نور، زوجیت رو تشریح نکرده (که شامل هر دو نوع موقت و دائم هست). شاید علت‌ش این باشه که در سوره قبل‌ش (مومنون) اون رو کاملا تشریح کرده. همان آیات اول که موضوع حفظ فرج هست جز از همسران و «ازواج» بحث مفصلی دارد که این «ازواج» شامل متعه هم می‌شود و اونا که میگن «ازواج» فقط دائم هست، حرفشون باطله.

متن تفسیر المیزان ذیل آیات مربوطه چنین است:

بیانی در این باره که ازدواج موقت در عرف قرآن و صدر اسلام مشروعیت داشته و نکاح محسوب می شود:

الکافی به سند خود از اسحاق بن ابی ساره روایت کرده که گفت : از امام صادق (علیه السلام ) از آن (یعنی از متعه) پرسیدم ، فرمود: حلال است ولی زنهار که صیغه مکن مگر زن عفیف را که خدای عزوجل می فرماید: (والّذین هم لفروجهم حافظون) پس فرج خود را در جایی که ایمن از پولت نیستی مگذار.

مؤ لف: در این حدیث معنای حفظ به حدی تعمیم داده شده که شامل ترک ازدواج با غیر عفیفه هم شده است ، و این دو روایت به طوری که ملاحظه می فرمایید متعه را نکاح و ازدواج خوانده است و از نظر روایات بی شماری مطلب همین طور است ، و مبنای فقه امامان اهل بیت (علیهم السلام ) هم بر همین است .
در اصطلاح قرآن کریم و در عهد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هم مطلب از این قرار است ، زیرا بعد از ملک یمین (کنیز) دیگر بیش از دو نوع نکاح باقی نمی ماند. یکی نکاح زناشویی و دیگری زنا. زنا را که خدای تعالی حرام کرده و در حرمتش آیات بسیاری از سوره های مکی و مدنی - مانند: فرقان و اسراء که مکی هستند و نور و ممتحنه که مدنی می باشند - تاءکید شدید نموده . و سپس در سوره نساء و مائده آن را (سفاح ) خوانده و حرام کرده . و در سوره اعراف و عنکبوت و یوسف که مکی هستند و سوره نحل و بقره و نور که یا هر سه و یا دو تای آخر مدنی هستند آن را فحشاء نامیده ، و مرتکبش را مذمت کرده . و در سوره اعراف و انعام و اسراء و نحل و عنکبوت و شوری و نجم که از سور مکی هستند، و در سوره نساء و نور و احزاب و طلاق که مدنی می باشند، آن را فاحشه خوانده و از آن نهی فرموده . و نیز به طور کنایه در آیه (فمن ابتغی وراء ذلک فاولئک هم العادون ) از آیات مورد بحث و نظیر آن در سوره معارج از آن نهی کرده . و از همان اول بعثت معروف بوده که اسلام شراب و زنا را حرام می کند، چنان که در سیره ابن هشام آمده و ما روایت آن را در بحث روایتی در ذیل آیه (انما الخمر و المیسر...) در سوره مائده در جلد ششم این کتاب ایراد نمودیم.
با این حال اگر چنانچه تمتع ازدواج نباشد و زن متعه همسر مشروع آدمی نباشد باید آنان زناکار باشند، و این به ضرورت ثابت است که عقد تمتع در مکه قبل از هجرت مورد عمل بوده و همچنین در مدینه بعد از هجرت فی الجمله به آن عمل می کردند و لازمه زنا بودن آن این است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) این زنا را به مقتضای ضرورتی حلال کرده باشد.
البته همه اینها با صرف نظر از آیه 24 سوره نساء است ، و گرنه آن آیه تصریح به حلیت دارد و می فرماید: (فما استمتعتم به منهّن فاتوهن اجورهن).
و نیز لازمه زنا بودن متعه این است که آیه سوره مورد بحث که می فرماید: (الاّ علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم ...العادون) ناسخ اباحه تمتع باشد و آنگاه دوباره تحلیل رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله ) و آیه سوره نساء ناسخ همه آیات مکی که از زنا نهی می کرد و بعضی از آیات مدنی که قبل از تحلیل نازل شده ، بوده باشد.
و مخصوصا لازمه قول کسانی که می گویند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اّول آن را حلال کرده و سپس چند نوبت پشت سر هم آن را حرام نمود - که ما روایات دال بر این را در بحث روایتی در ذیل آیه (فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن ) در جلد چهارم این کتاب ایراد کردیم - این می شود که رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله ) آیات نهی کننده از زنا را نسخ کرده باشد و دوباره آن را محکم ساخته و بار سوم باز نسخ کرده و بار چهارم محکم ساخته باشد، و حال آنکه هیچ کس از مسلمانان نگفته که آیات زنا حتی یک بار هم نسخ شده باشد تا چه رسد به نسخ بعد از نسخ ، و آیا این سخنان بازی کردن با آیات خدا نیست ؟ و آیا ساخت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اجل از چنین عملی نیست ؟
علاوه بر این ، آیات نهی کننده از زنا، با آن سیاقی که دارند و آن تعلیل هایی که دنباله آنها هست قابل نسخ نیست ، چطور تصور می شود بعد از آنکه خدای تعالی عملی را فاحشه و یا فحشاء و یا راه زشت (سبیل سوء) دانست و فرمود: کسی که چنین کند عذابش مضاعف می شود، و خوار و ذلیل در آتش جاوید می گردد، آن وقت دوباره ارتکابش را جایز دانسته ، بار دیگر منع و بار سوم باز تجویز کند؟.
و علاوه بر این اصلا نسخ قرآن به وسیله حدیث معنا ندارد، و این به طور مفصل در علم اصول ثابت شده.

قرائن و شواهد دیگری بر مشروعیت متّعه

از این هم که بگذریم عده ای از کسانی که به متعه در زمان رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله ) عمل می کردند از معروفین صحابه بودند، حفظ ظواهر احکام دین داشتند، چطور ممکن است از رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) توقع داشته باشند که حرام خدا را بر ایشان حلال کند، و چطور خود آنها آن را کاری زشت ندانستند، و چطور به چنین عار و ننگی تن در دادند؟ از جمله کسانی که متعه کرد زبیر بود که اسماء دختر ابی بکر را صیغه کرد و از او عبداللّه بن زبیر و برادرش عروه بن زبیر متولد شدند، و هر دو از زبیر ارث بردند، و پدر و فرزندان همه از صحابه بودند.
باز از این هم که بگذریم روایات دال بر نهی رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) از متعه آن قدر تهافت و تناقض دارد که نمی شود به آنها تمسک کرد. دلیل محکمی هم که به آن تمسک شده و همه قبولش کرده اند، یعنی کلام عمر بن خطاب که در ایام خلافتش از متعه نهی نمود، و روایاتی که از او پیرامون این داستان نقل شده ، همه روایات نهی و داستان نسخ را رد می کند.
و ما در این باره پاره ای مطالب در تفسیر آیه (واحلّ لکم ما وراء ذلکم ان تبتغوا باموالکم محصنین غیر مسافحین فما استمتعتم به منهن فاتوهنّ اجورهنّ فریضة) ایراد نمودیم . و از جمله لطایفی که دلالت دارد بر اینکه متعه ،نکاح و زوجیت است نه زنا و سفاح این است که جمله (فما استمتعتم به ...) بعد از جمله (محصنین غیر مسافحین) قرار گرفته و متعه را به عنوان یکی از مصادیق احصان و غیر سفاح دانسته .
پس ، از آنچه ذکر کردیم معلوم شد که متعه در شرع اسلام و در عرف قرآن نکاح و زوجیت است نه زنا و سفاح چه اینکه بگوییم بعدها به وسیله آیات و یا روایات نسخ شده - همچنانکه بیشتر اهل سنت این را می گویند - و یا مانند شیعه به پیروی از امامان اهل بیت معتقد باشیم که نسخ نشده است .
در نتیجه نکاح دارای دو قسم می شود، یکی نکاح دائم که برای خود احکام دارد، مثل اینکه ازدواج با بیش از چهار زن دائمی جایز نیست و مانند: مساءله احصان ، نفقه ، فراش ، عده و غیر ذلک . نوع دوم نکاح موقت که آن را نیز احکامی است که به منظور سهولت ازدواج تشریع شده و احکامی چند از نکاح دائم دارد، یکی اینکه زنی که متعه شده همسر شوهر خویش است و دیگران نمی توانند با او ازدواج کنند دوم اینکه اگر فرزندی آورد ملحق به پدرش است ، سوم اینکه باید عده نگهدارد.

بیان فساد گفتار کسانی که زوجیت متعه را انکار کرده‌اند (قسمت مهم)

با این بیان فساد گفتار جمعی از مفسرین روشن شد که گفته اند: متعه زوجیت
نیست ، برای اینکه اگر زوجیت بود احکام زوجیت در آن جاری می شد، مثلا بیش از چهار متعه جایز نمی بود، و میراث ، نفقه ، احصان (که زنایش محصنه باشد) و غیره در آن جریان می یافت . و وجه فساد آن این است که زوجیت دو قسم است ، یکی دائمی که احکامی مخصوص به خود دارد، و دیگری موقت که آن هم احکامی مخصوص به خود دارد، که بعضی از احکام آن همان احکام نکاح دائمی است ، چون بنای متعه بر تسهیل است.
و اگر کسی بگوید که تشریع ازدواج برای این بود که نسل باقی بماند، و این با ازدواج دائمی میسر است و عقد متعه تنها برای دفع شهوت و انزال منی است و درست همان غرضی از آن مطلوب است که در زنا است پس متعه هم زنا است ، در جواب می گوییم بقای نسل حکمت ازدواج است نه علت آن ، تا صدق ازدواج دائر مدار آن باشد به شهادت اینکه می دانیم که ازدواج دائمی زن نازا و یائسه و یا کودک و دختر بچه ، صحیح است ، با اینکه تولید نسل نمی شود. علاوه بر این ، مگر متعه با تولید نسل منافات دارد؟ مگر نگفتیم که عبداللّه و عروة بن زبیر هر دو از اسماء دختر ابی بکر بودند که متعه زبیر بود.
و اگر کسی اشکال کند که تشریع متعه و قانونی بودن آن یک قسم توهین به زن است ، زیرا زن را ملعبه و بازیچه مردان می سازد که چون توپ بازی هر دم دست کسی بیفتد (این اشکال را صاحب المنار و غیره ذکر کرده اند)، در پاسخش می گوییم اول اینکه نخستین کسی که این اشکال به او وارد می شود خود شارع اسلام است ، چون در اینکه شارع متعه را در صدر اسلام تا مدتی تشریع کرده بود هیچ حرفی نیست، هر جوابی که شارع داد همان جواب ما نیز خواهد بود.
و دوم اینکه ، تمام آن اغراضی که در متعه هست - از قبیل لذت بردن و دفع شهوت ، تولید فرزند، اگر، انس و محبت (و به قول شما بازیچه شدن) در مرد و زن مشترک است ، و دیگر معنا ندارد بگویی در متعه فقط زن ملعبه می شود، مگر اینکه بخواهی لجبازی و جدال کنی.

متن تفسیر نمونه ذیل آیات مربوطه چنین است:

تعبیر بـه (هـمـسـران) شامل همسران دائم و موقت هر دو می شود ... جـمـعـی از مـفـسـران و فقهای اهل سنت خواسته اند از این آیه شاهدی برای نفی ازدواج موقت بیاورند، و بگویند آن هم در حکم زنا است!
امـا بـا تـوجـه بـه ایـن حـقـیـقت که ازدواج موقت (متعه) به طور مسلم در زمان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) حلال بوده است و احدی از مسلمانان آن را انکار نمی‌کنند، مـنـتـهـا بـعـضـی مـی گـویـنـد در آغـاز اسـلام بـوده و بـسـیـاری از صـحـابـه نیز به آن عـمـل کـرده انـد سـپـس ‍ نسخ شده و بعضی می گویند: عمر بن خطاب از آن جلوگیری به عمل آورد.
بـا تـوجـه بـه ایـن واقـعـیـتـهـا مـفـهـوم سـخـن ایـن دسـتـه از دانـشـمـنـدان اهـل تـسـنـن این خواهد بود که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) العیاذ بالله زنا را، حداقل برای مدتی مجاز شمرده است و این غیر ممکن است.

از ایـن گذشته (دقت کنید) متعه بر خلاف پندار این گروه یکنوع ازدواج است ازدواجی است مـوقـت و دارای اکـثـر شـرائط ازدواج دائم.

بـنـابراین قطعا در جمله (الا علی ازواجهم ) داخـل اسـت و به همین دلیل به هنگام خواندن صی‍غه ازدواج موقت از همان صی‍غه های ازدواج دائم (انـکـحـت و زوجـت) بـا قـیـد مـدت اسـتـفـاده مـی شـود، و ایـن بـهـتـریـن دلیل بر ازدواج بودن آن است.

  • amirali alavi
  • ۰
  • ۰


«پیوند کوتاه و مقدس» پژوهشی اجتماعی درباره موانع ازدواج موقتکتاب خوب «پیوند کوتاه و مقدس» پژوهشی اجتماعی درباره موانع ازدواج موقت است که  انتشارات جمال آن را با قیمت ناچیز 500 تومان! در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است.

تصویر جلد این کتاب بسیار گویاست. در مقدمه این کتاب، نویسنده (آقای محمد مهدوی‌فر) چنین نوشته است:

در این کتاب به فضل الهی بنا داریم با انشایی متفاوت از آنچه تاکنون در ادبیات نویسندگان بوده است، با نگاه از زاویه‌ای پرانتقاد، پرداختن به مسائل جنسی جامعه را دارای ارج و قرب نماییم و با گریز از فرهنگ حاکم، که عمیق شدن در مشکلات جنسی جامعه را محکوم به تحقیر شخصیت می‌داند، دقیق‌ترین و هوشمندترین گروه از دانایان جامعه را در راه تفکر و ارائه‌ی راه‌حل‌هایی پربهره و کم‌تاوان سوق دهیم.

فهرست این کتاب خوب را در زیر مشاهده می‌کنید:

 

فهرست کتاب «پیوند کوتاه و مقدس» پژوهشی اجتماعی درباره موانع ازدواج موقت

  • amirali alavi
  • ۰
  • ۰

پرسش :
در کدام یک از آیات و روایات ازدواج موقت آمده؟ و چرا در زمان خلیفه دوّم منع شد؟ و اگر درست و صحیح می‏باشد چرا افراد اعتراض نکردند و در مقابل این کار مقاومت نکردند؟

 

پاسخ :
یکی از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفری این است که ازدواج به دو صورت می‏تواند انجام بگیرد دائم و موقت. ازدواج موقت و دائم در پاره‏ای از آثار با هم یکی هستند و در قسمتی اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با دائم در این است که ازدواج موقت از لحاظ حدود و قیود "آزاد" است یعنی وابسته به اراده و قرارداد طرفین است. در قرآن کریم آیه‏ای که در مورد متعه (ازدواج موقت) نازل شده، آیه 24 از سوره نساء می‏باشد که اکثر قدمای مفسرین و تابعین آنها معتقدند که آیه مورد نظر درباره ازدواج موقت می‏باشد:[1]... فما ستمتعتم به منهن فأتوهنّ اجورهنَّ فریضة... یعنی و زمانی را که متعه (ازدواج موقت) می‏کنید، واجب است مَهر آنها را بپردازید.


روایاتی که در مورد متعه در منابع روائی شیعه وارد شده بسیار است، علامه شیخ حرّ عاملی در کتاب وسائل الشیعه تقریباً 46 باب برای متعه ذکر کرده‏اند که هر کدام از آن بابها در بیان چگونگی متعه اعم از اباحه، یا استحباب آن؟! در برخی موارد می‏باشد و ما به عنوان نمونه به چند مورد از آن احادیث اشاره می‏کنیم: 1- ابی‏بصیر می‏گوید از امام جعفر صادق (ع) درباره متعه پرسیدم: فرمودند آیه 24 سوره نساء فما ستمتعتم به منهن... دلالت بر حلال بودن متعه می‏کند. 2- عبداللّه بن سلیمان می‏گوید از امام جعفر صادق (ع) شنیدم که فرمودند: اگر عمر سبقت نمی‏گرفت و متعه را تحریم نمی‏کرد احدی، جز افرادیکه سرشتشان منحرف است زنا نمی‏کرد.[2]


مسلمانان اتفاق نظر دارند که در صدر اسلام ازدواج موقت مجاز بوده است [3] و رسول اکرم (ص) در برخی از سفرها که مسلمانان از همسران خود دور میافتادند و در ناراحتی بسر می‏بردند به آنها اجازه ازدواج موقت می‏داده است، و همچنین مورد اتفاق مسلمانان است که خلیفه دوم در زمان خلافت خود نکاح منقطع را تحریم کرد.[4] در مورد تصمیم خلیفه دوم احتمالات مختلف و تحلیل‏های متعددی ممکن است ابراز شود، در این میان توجیهی که علامه کاشف الغطاء بیان کرده‏اند قابل توجه است. ایشان می‏فرمایند: خلیفه از آن جهت به خود حق داد این موضوع را تحریم کند که، تصور می‏کرد این مسئله داخل در حوزه اختیارات ولی امر مسلمین است، و هر حاکم و ولی امری می‏تواند با اختیارات خود بحسب مقتضای عصر و زمان در این‏گونه امور دخل و تصرف کند.[5] به عبارتی دیگر، نهی خلیفه، نهی سیاسی بود نه شرعی و قانونی، طبق آنچه از تاریخ استفاده می‏شود، خلیفه در دوره زعامت، نگرانی خود را از پراکنده شدن صحابه در اقطار کشور تازه وسعت یافته اسلامی و اختلاط با ملل تازه مسلمان پنهان نمی‏کرد، تا زنده بود مانع پراکنده شدن آنها از مدینه بود، بطریق اولی از امتزاج خونی آنها با تازه مسلمانان قبل از آنکه تربیت اسلامی عمیقاً در آنها اثر کند ناراضی بود و آن را خطری برای نسل آینده بشمار می‏آورد و بدیهی است که این علت امر موقتی بیش نبود، و علت اینکه مسلمین آن وقت زیر بار این تحریم خلیفه رفتند این بود که فرمان خلیفه را بعنوان یک مصلحت سیاسی و موقتی تلقی کردند نه به عنوان یک قانون دائم. و الّا ممکن نبود خلیفه وقت بگوید پیغمبر چنان دستور داده است و من چنین دستور می‏دهم و مردم هم سخن او را بپذیرند.


ولی بعدها در اثر جریانات بخصوصی، سیره خلفای پیشین، بالاخص دو خلیفه اول یک برنامه ثابت تلقی شد و کار تعصب به آنجا کشید که شکل یک قانون اصلی بخود گرفت. به هر حال نفوذ و شخصیت خلیفه و تعصب مردم در پیروی از سیره و روش کشور داری او سبب شد که این قانون در محاق نسیان و فراموشی قرار گیرد و این سنّت که مکمّل ازدواج دائم است و تعطیل آن ناراحتیها بوجود میآورد برای همیشه متروک بماند.[6

منابع دیگر جهت مطالعه بیشتر
1.
ترجمه تفسیر المیزان، ج5 ذیل آیه 24 سوره نساء
2.
نظام حقوق زن در اسلام - شهید مطهری
3.
زن در آئینه جمال و جلال - استاد جوادی آملی.
[1] .
علامه سیّد محمد حسین طباطبائی، تفسیر المیزان، زیل آیه 24 سوره نساء - ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، ج5، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرّسین، طبع 1346 هـ
[2] .
الشیخ محمد بن الحسن الحرّ العاملی - وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، متوفی 1104 ه ج14 باب متعه دار احیاء التراث العربی - بیروت، لبنان. علامه مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضر الفقیه، ج8، ص453، ناشر: بنیاد فرهنگ اسلامی حاج محمد حسین کوشانپور المطبعة العلمیه بقم المقدسه - و علق علیه و اشرف علی طبعه: سید حسین موسوی کرمانی، شیخ علی پناه اشتهاردی
[3] .
الفصول المهمه فی تألیف الامد - الامام عبدالحسین شرف الدین الموسوی - ص 67و 66 و 62 - ویلیها الکلمة الغراء فی تفضیل الزهراء "علیها السلام" - چاپ مکتبة الداوری، قم، ایران. صحیح مسلم - الامام ابی الحسین مسلم بن الحجاج القشیری النیشابوری - ج2، ص 28 باب متعه - دار احیاء التراث العربی - بیروت، لبنان
[4] .
الفصول المهمه ص66 / صحیح مسلم ج 2 ص 28 / تاریخ مفصل اسلام از طلوع اسلام تا عصر حاضر ج 1 ص 135 - نگارش و اقتباس عماد الدین حسین اصفهانی - چاپ کتابخانه اسلام 1337 هـ
[5] .
الفصول المهمه - ص 66 و 67
[6] .
نظام حقوق زن در اسلام - شهید مرتضی مطهری ص 47 تا 51 - دفتر نشر فرهنگ اسلامی مهرماه1353 خورشیدی - رمضان 1394 قمری.

 

  • amirali alavi