ازدواج

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۳ بهمن ۹۳، ۱۶:۵۷ - محمد
    khob bod

۲۴ مطلب با موضوع «ازدواج موقت» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

پرسش :
در کدام یک از آیات و روایات ازدواج موقت آمده؟ و چرا در زمان خلیفه دوّم منع شد؟ و اگر درست و صحیح می‏باشد چرا افراد اعتراض نکردند و در مقابل این کار مقاومت نکردند؟

 

پاسخ :
یکی از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفری این است که ازدواج به دو صورت می‏تواند انجام بگیرد دائم و موقت. ازدواج موقت و دائم در پاره‏ای از آثار با هم یکی هستند و در قسمتی اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با دائم در این است که ازدواج موقت از لحاظ حدود و قیود "آزاد" است یعنی وابسته به اراده و قرارداد طرفین است. در قرآن کریم آیه‏ای که در مورد متعه (ازدواج موقت) نازل شده، آیه 24 از سوره نساء می‏باشد که اکثر قدمای مفسرین و تابعین آنها معتقدند که آیه مورد نظر درباره ازدواج موقت می‏باشد:[1]... فما ستمتعتم به منهن فأتوهنّ اجورهنَّ فریضة... یعنی و زمانی را که متعه (ازدواج موقت) می‏کنید، واجب است مَهر آنها را بپردازید.


روایاتی که در مورد متعه در منابع روائی شیعه وارد شده بسیار است، علامه شیخ حرّ عاملی در کتاب وسائل الشیعه تقریباً 46 باب برای متعه ذکر کرده‏اند که هر کدام از آن بابها در بیان چگونگی متعه اعم از اباحه، یا استحباب آن؟! در برخی موارد می‏باشد و ما به عنوان نمونه به چند مورد از آن احادیث اشاره می‏کنیم: 1- ابی‏بصیر می‏گوید از امام جعفر صادق (ع) درباره متعه پرسیدم: فرمودند آیه 24 سوره نساء فما ستمتعتم به منهن... دلالت بر حلال بودن متعه می‏کند. 2- عبداللّه بن سلیمان می‏گوید از امام جعفر صادق (ع) شنیدم که فرمودند: اگر عمر سبقت نمی‏گرفت و متعه را تحریم نمی‏کرد احدی، جز افرادیکه سرشتشان منحرف است زنا نمی‏کرد.[2]


مسلمانان اتفاق نظر دارند که در صدر اسلام ازدواج موقت مجاز بوده است [3] و رسول اکرم (ص) در برخی از سفرها که مسلمانان از همسران خود دور میافتادند و در ناراحتی بسر می‏بردند به آنها اجازه ازدواج موقت می‏داده است، و همچنین مورد اتفاق مسلمانان است که خلیفه دوم در زمان خلافت خود نکاح منقطع را تحریم کرد.[4] در مورد تصمیم خلیفه دوم احتمالات مختلف و تحلیل‏های متعددی ممکن است ابراز شود، در این میان توجیهی که علامه کاشف الغطاء بیان کرده‏اند قابل توجه است. ایشان می‏فرمایند: خلیفه از آن جهت به خود حق داد این موضوع را تحریم کند که، تصور می‏کرد این مسئله داخل در حوزه اختیارات ولی امر مسلمین است، و هر حاکم و ولی امری می‏تواند با اختیارات خود بحسب مقتضای عصر و زمان در این‏گونه امور دخل و تصرف کند.[5] به عبارتی دیگر، نهی خلیفه، نهی سیاسی بود نه شرعی و قانونی، طبق آنچه از تاریخ استفاده می‏شود، خلیفه در دوره زعامت، نگرانی خود را از پراکنده شدن صحابه در اقطار کشور تازه وسعت یافته اسلامی و اختلاط با ملل تازه مسلمان پنهان نمی‏کرد، تا زنده بود مانع پراکنده شدن آنها از مدینه بود، بطریق اولی از امتزاج خونی آنها با تازه مسلمانان قبل از آنکه تربیت اسلامی عمیقاً در آنها اثر کند ناراضی بود و آن را خطری برای نسل آینده بشمار می‏آورد و بدیهی است که این علت امر موقتی بیش نبود، و علت اینکه مسلمین آن وقت زیر بار این تحریم خلیفه رفتند این بود که فرمان خلیفه را بعنوان یک مصلحت سیاسی و موقتی تلقی کردند نه به عنوان یک قانون دائم. و الّا ممکن نبود خلیفه وقت بگوید پیغمبر چنان دستور داده است و من چنین دستور می‏دهم و مردم هم سخن او را بپذیرند.


ولی بعدها در اثر جریانات بخصوصی، سیره خلفای پیشین، بالاخص دو خلیفه اول یک برنامه ثابت تلقی شد و کار تعصب به آنجا کشید که شکل یک قانون اصلی بخود گرفت. به هر حال نفوذ و شخصیت خلیفه و تعصب مردم در پیروی از سیره و روش کشور داری او سبب شد که این قانون در محاق نسیان و فراموشی قرار گیرد و این سنّت که مکمّل ازدواج دائم است و تعطیل آن ناراحتیها بوجود میآورد برای همیشه متروک بماند.[6

منابع دیگر جهت مطالعه بیشتر
1.
ترجمه تفسیر المیزان، ج5 ذیل آیه 24 سوره نساء
2.
نظام حقوق زن در اسلام - شهید مطهری
3.
زن در آئینه جمال و جلال - استاد جوادی آملی.
[1] .
علامه سیّد محمد حسین طباطبائی، تفسیر المیزان، زیل آیه 24 سوره نساء - ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، ج5، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرّسین، طبع 1346 هـ
[2] .
الشیخ محمد بن الحسن الحرّ العاملی - وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، متوفی 1104 ه ج14 باب متعه دار احیاء التراث العربی - بیروت، لبنان. علامه مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضر الفقیه، ج8، ص453، ناشر: بنیاد فرهنگ اسلامی حاج محمد حسین کوشانپور المطبعة العلمیه بقم المقدسه - و علق علیه و اشرف علی طبعه: سید حسین موسوی کرمانی، شیخ علی پناه اشتهاردی
[3] .
الفصول المهمه فی تألیف الامد - الامام عبدالحسین شرف الدین الموسوی - ص 67و 66 و 62 - ویلیها الکلمة الغراء فی تفضیل الزهراء "علیها السلام" - چاپ مکتبة الداوری، قم، ایران. صحیح مسلم - الامام ابی الحسین مسلم بن الحجاج القشیری النیشابوری - ج2، ص 28 باب متعه - دار احیاء التراث العربی - بیروت، لبنان
[4] .
الفصول المهمه ص66 / صحیح مسلم ج 2 ص 28 / تاریخ مفصل اسلام از طلوع اسلام تا عصر حاضر ج 1 ص 135 - نگارش و اقتباس عماد الدین حسین اصفهانی - چاپ کتابخانه اسلام 1337 هـ
[5] .
الفصول المهمه - ص 66 و 67
[6] .
نظام حقوق زن در اسلام - شهید مرتضی مطهری ص 47 تا 51 - دفتر نشر فرهنگ اسلامی مهرماه1353 خورشیدی - رمضان 1394 قمری.

 

  • amirali alavi
  • ۰
  • ۰

پرسش :

آیا دختر باکره با شرط حفظ بکارت و نشکستن بعضی حریمها می تواند با کسی ازدواج موقت کند؟


پاسخ :

بلی دختر می تواند در عقد موقت شرط کند که نزدیکی انجام نشود البته اذن پدر در ازدواج دختر باکره به نظر بسیاری از فقها شرط است. (ر.ک توضیح المسائل دوازده مرجع، ج2، م2423 و، م2376)

  • amirali alavi
  • ۰
  • ۰

 

سؤال 1: آیا در ازدواج مطلقاً چه موقت و چه دائم اگر دختر باکره باشد ولی سنش زیاد باشد آیا اذن پدر لازم است؟ در صورت عکس چطور یعنی اگر دختر باکره نباشد ولی سنش کم باشد؟ 
جواب: در دختر باکره بسیاری از فقها اذن پدر را شرط می داند و در دختر مدخوله کم سن چنانچه نتوانند صلاح و فساد خود را تشخیص دهد اذن پدر لازم است. (ر.ک توضیح المسائل مراجع، ج2، م2376)


سؤال 2: اگر دختری بدون اذن پدر ازدواج کند آیا عقد آنها صحیح است؟ 
جواب: بسیاری از فقها اجازه پدر را در ازدواج دختر باکره شرط می دانند و عقد بدون اذن پدر را باطل می دانند در خصوص مسئله می توانید از مرجع تقلید خودتان سؤال فرمایید. (همان مدرک و ر.ک استفتائات جدید امام (ره)، ج3، ص159، س4) 

سؤال 3: کسی که نه پدر دارد و نه جد پدری برای ازدواج باید از چه کسی اجازه بگیرد؟ 
جواب: اگر خودش بالغه باشد یعنی صلاح و فساد خود را تشخیص دهد اجازه خود او کافی است اگر چه مستحب است از برادر بزرگتر اذن بگیرد. (ر.ک تحریر الوسیله امام خمینی (ره)، ج2، ص256، م9 و استفتائات جدید امام (ره)، ج3، ص170، س29) 

سؤال 4: اگر دختری بداند که پدرش در صورت اطلاع از ازدواج موقت او با پسری به دلیل صلاحیت پسر و شناخته بودن او برای پدرش, مخالفتی نمی کند آیا می تواند بدون اطلاع پدرش صیغه عقد موقت بخواند؟ 
جواب: اطمینان به رضایت کافی نیست اگر دختر مستقیماً نمی تواند موضوع را با پدر مطرح کند به وسیله یکی از بستگان پدر را در جریان امر قرار دهد و از ارتباط دور از چشم خانواده جداً پرهیز نماید زیرا خدای نکرده ممکن است موجب پی آمدهای غیر قابل جبران گردد. (ر.ک توضیح المسائل 12 مرجع، ج2، ص451) 

سؤال 5: آیا در صیغه محرمیت اذن پدر دختر لازم است؟ 
جواب: صیغه محرمیت چیزی جز عقد موقت نیست و شرایط عقد موقت در آن لازم است. (ر.ک استفتائات امام (ره)، ج3، ص113، س87) 

سؤال 6: پسری است که بنا به وظیفه شرعی و نیازهای روحی تصمیم به ازدواج گرفته و دختر جوان رشیده بالغه ای را انتخاب نموده است که با او توافق کامل دارد, امّا پدر دختر موافقت نمی کند, تکلیف شرعی چیست؟ 
جواب: در ازدواج دختر باکره اذن پدر شرط است, بلی اگر دختر مائل به ازدواج باشد و پسر کفو عرفی و شرعی او هست و دختر بترسد که اگر او را رد کند بعداً شوهر خوبی پیدا نشود پدر نمی تواند او را منع کند؛ و در صورت منع, ولایتش ساقط می شود. (استفتائات امام (ره)، ج3، ص158، س1) 

سؤال 7: اگر دختری تصمیم به ازدواج گرفته باشد ولی پدر او در شهر دیگری باشد و به آسانی تماس با او و گرفتن اذن ازدواج ممکن نباشد ازدواج چه حکمی پیدا می کند؟ 
جواب: اگر طوری است که اجازه گرفتن از پدر ممکن نیست اشکال ندارد, ولی اگر تماس با او ممکن است ـ ولی مدّتی طول بکشد یا سخت باشد ـ بدون اجازه نمی تواند صیغه شود. (ر.ک استفتائات امام (ره)، ج3، ص164، س13) 

سؤال 8: پسری هستم که می خواهم با دختری ازدواج کنم, ولی پدر و مادرم با این ازدواج مخالفت می کنند, آیا اگر ازدواج کنم ازدواجم شرعی خواهد بود؟ 
جواب: اختیار ازدواج در دست خودش است, و پدر و مادر در ازدواج پسر ولایت ندارند, ولی تا می توانید رضایت آنها را تحصیل نمایید. (استفتائات امام (ره)، ج3، ص171، س31) 

سؤال 9: دختر باکره ای بدون اجازه پدرش شوهر اختیار نموده و به واسطه شکایت پدر ازدواج آنها باطل شده, ولی بلافاصله مجدّداً بدون اذن پدر و مادر با همان پسر ازدواج نموده, آیا ازدواج دوم با همان پسر صحیح است یا باطل؟ 
جواب: اگر در وقت ازدواج دوّم هنوز دختر باکره بوده اعتبار اذن پدر به قوّت خود باقی است. و اگر باکره نبوده ولایت پدر ساقط بوده است. (استفتائات امام (ره)، ج3، ص173، س34
)

  • amirali alavi
  • ۰
  • ۰

ازدواج موقت,احکام ازدواج موقت

 

 1. در ازدواج موقت، رضایت طرفین و خواندن صیغه کافی است و نوشتن و شاهد گرفتن لازم نیست.

 

 

2. خود زن و مرد می‌توانند صیغه عقد را بخوانند. ابتدا مدت عقد (از یک ساعت تا چند سال) و میزان مهر (مثلاً از هزار تومان تا ...) را معین کنند و بعد صیغه عقد را بخوانند.

«صیغه عقد»

 

زن می‌گوید:

 

«زَوَّجتُکَ نَفْسی فی المُدَّةِ الْمَعْلوُمَه عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلوُم» (خودم را به تو تزویج کردم برای مدت معین با مهر معین)

 

بعد مرد می‌گوید:

 

«قَبِلْتُ» (قبول کردم)

 

تبصره: اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند به هر لفظی که صیغه را بخوانند صحیح است. اما باید لفظی را بگویند که معنی «زَوَّجْتُ و قَبِلْتُ» را بفهماند.

 

3. عقد موقت طلاق ندارد بلکه جدا شدن زن و مرد بواسطه تمام شدن مدت عقد و یا بخشیدن مدت (مرد باقیمانده زمان عقد را به زن می‌بخشد) می‌باشد.

 

4. اگر کسی زنی را به عقد خود درآورد، اگر چه نزدیکی نکرده باشد مادر آن زن به آن مرد محرم می‌شود و اگر نزدیکی کرده باشد، اگر آن زن از مرد دیگری دختر داشته باشد دختر آن زن نیز به آن مرد محرم می‌شود و مرد هرگز نمی‌تواند با آن دختر ازدواج کند.

 

5. تعریف عدّه: مدت زمانی را که زن نمی‌تواند با مرد دیگری ازدواج کند عدَه می‌گویند. این مدت پس از طلاق (در عقد دائم) و یا اتمام مدت زمان (در عقد موقت) و یا فوت شوهر شروع می‌شود.

 

6. عدَه عقد موقت دیدن دوبار عادت ماهیانه زنان است. عدَه عقد دائم از زمان طلاق، دیدن سه بار عادت ماهیانه است. عدّه وفات شوهر، چهارماه و ده روز است اگر چه زن یائسه یا متعه باشد.

 

7. زن یائسه (زن غیرسیدی است که سنش بالاتر از پنجاه سال یا سیده‌ای که سنش بالاتر از شصت سال باشد) عدّه طلاق و عدّه اتمام عقد موقت ندارد.

 

8.    اگر مردی زنی را که در عدّه دیگری است برای خود عقد کند آن زن بر او حرام می‌شود.

  


  • amirali alavi